همه در دنیا کسی را دارند برای خودشان:
خسرو و شیرین
لیلی و مجنون
ویس و رامین
پیر مرد و پیرزن
“تو” و اون “
من: و تنهایی… .
تو رفتهای و من از تنهایی ککَم هم نمیگزد دیگر!
حالا باز هم بگو دروغ گفتن بلد نیستی! .
چه کسی گفته که من تنهایم ؟ من ، سکـوت ، خاطرات ، بغض و اشک همیشه با همیم … بگذار تنهایی از حسودی بمیرد !
. بوده ، همین بوده :
همیشه دلتنگ اونی هستیم که نیست و حوصله کسی رو نداریم که هست !
بعد شکایت می کنیم از تنهایی هامون . . .